لبانت را می بوسم
قند ِ دلت آب می شود
و تا ابد
نمک گیر
شیرینی لبان تو می شوم
.
.
.
بوسه‌ ، بهترین سرقتِ دنیاست !
چون هم دزیدیش حال میده ! هم پس دادنش  . . . !
.
.
.
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال عاشقم هنوز . . .
.
.
.
اگه میشد با بوس شارژت کنم ،
اینقدر می بوسیدمت که دائمی بشی !
.


.
.
یک فرصت به من بده که غلط ببوسمت
و تمام طول سال را جریمه ام کن
که از روی آن هزار بار تمرین کنم !
.
.
.
بوسه هایت را کش بده …
من می میرم که این لحظه ها را زندگی کنم …
.
.
.
و زندگی
از جایی
شروع میشود
که بی هوا
بوسیده میشوی…
.
.
.
تلخ است ، تلخ تلخ ، این زندگی
اما
” لب هایت ”
عجب تعادلی برقرار کرده است …
شیرین است ،شیرین شیرین …
در برابر این زندگی …
.
.
.
مرا ببوس!
نه یک بار که هزار بار!
بگذار آوازه عشقبازیمان چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند،
آنها که بر سر جداییمان شرط بسته اند!
.
.
.
…و از جـــایِ بـــوسـه هــایِ تـــو ،
بــر شـــانـه هــایــــم ..
خـــورشیـد بــــالا مـی آیــــد …!
.
.
.
چترت را کنار بگذار
دستانم را بگیر
بگذار در زیر باران رحمت خدا
هر دو خیس شویم
بگذار هر دو بخنیدم
بر قطراتی که بر صورتمان
می لغزند
و می رقصند
بذار فال گوش بگویم
لذت بوسه در باران
دو چندان است
.
.
.
بگذار
باران بیاید
و تو بیایی و بمانی
تا تمام خاطره را
زیر باران
تا یک نگاه عمیق
تا یک تبسم عاشقانه
تا لبخند
تا بوسه
تا یک آغوش گرم
پیش ببریم