
کبوتر من
وقتی یک کبوتر با کلاغ ها معاشرت می کند، پرهایش سفید می ماند اما قلبش سیاه
می شود؛ دوست داشتن کسی که لیاقت ندارد اسراف محبت است.
کبوتر من! تو آزادی که با هر کس دوست داری معاشرت کنی. تو آزادی که به هر کجا
می خواهی پر بکشی.
روز بارانی
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ....
سادگی
پرسید چرا دیــــر کرده است؟
نکند دل دیگری او را اسیـــر کرده است؟
خندیدم و گفتم: او فقط اسیر مـــن است، تنها دقایقی چند تــاخیر کرده است…
گفتم امروز هوا ســـرد بوده است…
شاید موعد قرار تغییـــر کرده است…
خندیــد به سادگیــم و گفت:
احساس پــاک تو را زنجیــر کرده است.
گفتم از عشـــق من چونین سخن مگو…!
گفــت:
خوابی سالهاســت دیــر کرده است.
در آییــنه به خود نگاه می کنم آه عشق تو عجب مرا پیــر کرده است . . .
با یه شکلات شروع شد
.من یه شکلات گذاشتم توی دستش..اونم یه شکلات گذاشت توی دستم
.من بچه بودم...اونم بچه بود
.سرمو بالا کردم ..سرشو بالا کرد
دید که منو میشناسه.خندیدم گفت: دوستیم؟
...گفتم: دوست دوست
گفت: تا کجا؟
!گفتم: دوستی که...